جوان آنلاین: محمدهادی کشاورزی، کارشناس تعلیموتربیت در رابطه با تغییرات کتب درسی به «جوان» میگوید: «تغییر کتب درسی یک امر ضروری و اجتنابناپذیر است، با توجه به اینکه ادبیات نسل جدید در حال تغییر است، بنابراین باید با اقتضائات زمان در کتب درسی تحول ایجاد کنیم. ممکن است یکسری سرفصلها نیاز امروز بچهها نباشد و به جای آن، مباحث و آموزشهای مرتبط با تکنولوژی روز نیاز آنها باشد، باید اینها مدنظر مسئولان مربوط قرار گیرد، اما چقدر در این کار موفق و سریع عمل شده است؟»
او با بیان این نکته که «کتابهایمان ارتباطی با برنامههای پرورشیمان ندارند»، اظهار میدارد: «طی سالهای اخیر، تغییراتی در کتب درسی ایجاد شده است، اما این تغییرات با برنامههای پرورشی تناسب ندارد، چراکه اگر غیر از این بود، آن وقت نگران اختصاص زمانی جداگانه به بحث پرورشی بچهها نبودیم یا مثلاً پرورش را به تنهایی بر گردن مربی پرورشی نمیانداختیم. هرچند حضور مربی و معاون پرورشی در مدارس ضروری است و میتواند مفید واقع شود، آنها مسئول اصلی ساماندهی و مدیریت موضوع پرورشی در مدارس هستند، اما اینکه همه کارهای پرورشی بر عهده تنها یک مربی باشد، اجحاف در موضوع تربیت است.»
این کارشناس تعلیموتربیت ادامه میدهد: «یکی از محلهای مهم اجرای کارهای تربیتی، کلاس درس است، بنابراین اگر این ارتباط با کتب درسی وجود داشته باشد، میتواند رنگ و بوی فضای مدارس را تغییر دهد و اشتیاق بچهها را به مدرسه، کلاس و کتاب بیشتر کند.» به گفته او، دانشآموز کتاب دین و زندگی را میخواند که صرفاً امتحان بدهد و نمره بگیرد، اما اگر ارتباط این کتاب با برنامه پرورشی مشخص شود، آنوقت دانشآموز در کنار حفظ مفاهیم کتاب و حاضرشدن سر جلسه امتحان، میتواند چند مأموریت مرتبط با همان مفاهیم را قبول و آنها را در کلاس یا حتی خانه اجرا کند، آن وقت است که او درس زندگی میآموزد.
نیاز جامعه به مدرسه چیست؟
کتب درسی و فضای مدرسه گاهی به قدری کسلکننده میشود که برخی از دانشآموزان میپرسند اصلاً چرا باید به مدرسه بروند؟ کشاورزی در پاسخ به این سؤال که نیاز «جامعه» به «مدرسه» چیست؟ میگوید: «اولین نیازی که جامعه به مدرسه دارد، این است که دانشآموزان با حضور در آن همادبیات، همزبان و همگفتمان شوند. این همگفتمانی باید در محیطی مثل مدرسه اتفاق بیفتد تا فهم مشترکی از زندگی اجتماعی، سیاستها، قوانین، مقررات و بایدها و نبایدها برای دانشآموز اتفاق بیفتد. در کنارش دانشآموز باید آموزشهایی را ببیند تا پس از حضور در جامعه از آنها استفاده کند؛ مهارتی که در مدارس کارودانش و فنیحرفهای یاد داده میشود تا هنرجویان به کمک آن بتوانند وارد کسبوکاری شوند و علاوه بر توانمندی خود به بازار و اقتصاد جامعه کمک کنند یا رشتههای علوم انسانی که دانشآموزان با یادگرفتن مفهوم دروس، نیازی از جامعه را مرتفع میسازند. به طور کلی پایه همه آموزشها، این است که بچهها برای زندگی در اجتماع آماده شوند.»
او در رابطه با اینکه آیا کتب درسی فعلی، نیاز جامعه به مدرسه را مرتفع میسازد یا نه میگوید: «کتابهای درسی فعلی نسبت به گذشته تغییرات محسوسی داشته است، منتها اینکه این کتابها الان چقدر به دانشآموز و به طور کلی جامعه، کمک میکند نیاز به بررسی و مطالعه دقیق دارد تا ارزیابی شود. باید به این نکته مهم توجه شود که اگر کتب درسی متناسب با نیازهای پرورشی و نیازهای جامعه تنظیم شود، آن وقت میتواند روی رشد دانشآموزان و اشتیاق آنها به فضای درس و مدرسه تأثیر زیادی داشته باشد.»
معلم خوب میتواند کاستیها را جبران کند
برخی معتقدند اگر کتاب درسی متناسب با نیاز دانشآموز باشد و مهارتی را به او بیاموزد، کمتر دانشآموزی است که دلش بخواهد کلاس درس را ترک کند، به همین دلیل کیفیبخشی به کتب درسی میتواند تأثیر خوبی بر کاهش ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل داشته باشد. کشاورزی در این رابطه میگوید: «عوامل متعددی در فضای ترک تحصیل مؤثر است، مدرسهای که فضای بصری و فضای شادابی دارد و امکانات فیزیکی خوبی در اختیار دانشآموزان قرار میدهد و معلمان و کادر آموزشی امکانات خوبی در آن ایجاد میکنند، میزان ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل در آن به صفر میل میکند، بالعکس مدرسهای که از امکانات فیزیکی بدی برخوردار است، طبیعتاً دانشآموزان را نسبت به تحصیل دلزده میکند، اینها مواردی است که در مدارس دیدهام، مدارسی که گاه شبیه تبعیدگاه میماند تا مدرسه، چراکه یک فضای به شدت بیروحی داشت، اینها در رشد و ادامه تحصیل دانشآموزان اثرگذار است، البته که کتاب خوب، جزو یکی از عوامل کاهش ترک تحصیل، هرچند با تأثیر کم است.»
او ادامه میدهد: «کتاب درسی زمانی میتواند اثرگذاری واقعی داشته باشد که پیوست آن با معلم تنظیم باشد، چراکه کتاب را معلم منتقل میکند، یعنی بچهها خودشان کتاب را تنهایی مطالعه کنند، حداقل در حال حاضر فضا اینگونه نیست و معلم باید آن را تدریس و معرفی کند، بنابراین در چنین شرایطی، حتی ممکن است خود کتاب جالب نباشد، اما معلم به قدری خوب آن را معرفی کند که اثرگذار شود. در واقع معلم خوب میتواند کاستیها را جبران کند.» این کارشناس تعلیموتربیت با بیان اینکه اگر تألیف مناسب کتب درسی سبب میشود که دانشآموز مفاهیم آن را به تنهایی نیز بیاموزد، اظهار میدارد: «حجم کم محتوای درسی، فضای بصری کتاب و ثقیلنبودن محتوای آن میتواند اثرگذار واقع شود، چراکه دانشآموزان حداقل هنگام امتحان میتوانند خودشان کتاب را کامل بخوانند که این به توانمندی و رشد عزت نفس آنها نیز کمک میکند، بنابراین اگر دروس با ادبیات سادهتری بیان شود و محتوای ثقیل نداشته باشد، روی تربیت دانشآموزان نیز اثرگذار است.»
تألیف کتب درسی نیاز به تغییر جدی دارد
سرعت حلزونی تغییر کتب درسی، از نیاز روز جامعه جا مانده، این کاملاً واضح است، اما برای جبران آن چه کاری باید انجام شود؟ در این رابطه کشاورزی با بیان اینکه «سازمان پژوهش و برنامهریزی درسی، وظیفه سنگینی بر عهده دارد»، میگوید: «اگر این سازمان بخواهد طبق سازوکار گذشته و با همان دستفرمان قبلی کار را پیش ببرد، به نظرم نمیتواند موفقیت و دستاورد چندانی کسب کند، بنابراین این سازمان باید در سازوکار تغییر کتب درسی تجدیدنظر و با بهکارگیری افرادی پویاتر و پرانرژیتر، سرعت انجام کارها را بیشتر کند.»
او اظهار داشت: «سال ۱۳۹۵ رهبر معظم انقلاب برای نخستین بار گنجاندن اسناد لانه جاسوسی در کتب درسی را خواستار شدند. آبان ماه سال گذشته بود که ایشان در دیدار با جمعی از دانشآموزان گلایه کردند که چرا این کار انجام نشده است. در چنین شرایطی مسئولان وزارت آموزشوپرورش و سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی باید پاسخ دهند که چه مانعی در مسیر عملیاتیکردن این مطالبه وجود داشته است. متأسفانه ساختار تألیف کتب درسی به قدری سنگین بسته شده که اجازه تغییر به آن داده نمیشود تا جایی که شاهد آن هستیم، موجب نارضایتی رهبر معظم انقلاب هم شده است، همه اینها نشان میدهد این ساختار نیاز به تغییر
جدی دارد.»